مرغ سحــــــر

ناله سرکن...

مرغ سحــــــر

ناله سرکن...

مرغ سحــــــر

من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمیکند. نه ابرو درهم میکشد، نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه بان دیگران است. (شاملو)

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

.......عباسعلی دهقانی با ورود به دفتر به دو نفری که آنجا بودند یادآور شد که دست از کار بکشید که تمام پرونده ها و وسایل را می خواهم با خود ببرم. حضور مامور نیروی انتظامی به همراهی 2 عضو شورا آن 2 کارمند شهرداری را راضی کرد با وجود اینکه پیش از این هیچ هماهنگی نشده بود  اجازه دهند رئیس شورا پرونده ها را بردارد و داخل ماشین شخصی  بریزد.  برخی از صاحبان صنایع که برای کارهای خود به هیات امنا آمده بودند جمع شدند و با خبر کردن برخی دیگر از صاحبان صنایع و واحدهای صنعتی همسایه به این اقدام اعتراض کردند. نخستین ماشین که شامل پرونده ها بود از محوطه هیات امنا خارج شد.

عباسعلی دهقانی در برابر پرسشهای دیگران این آیات را تلاوت فرمودند!!  که « عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم وَعسی أن تُحِبّوا شیئاً وهو شَرٌّ لکم… (سوره بقره/ آیه 216». یعنی چه بسیار چیزهایی که شما از آن متنفرید ولی به نفع شماست و چه بسا از چیزها که شما دوست دارید و آن به ضرر شماست. قنایی به افراد معترض گفت اینجا به درد ساندویچی می خورد. 2 عضو شورا در حال بیرون گذاشتن صندلی ها و فایل ها و برداشتن دیگر وسایل بودند که افراد حاضر لحظه به لحظه بیشتر شدند. تقدیری که در بخش هیات امنا اشتغال دارد به مهندس ستاری زنگ می زند و دلیل این اقدام را می پرسد او می گوید من در جریان نیستم. یکی از افراد با نیروی انتظامی تماس می گیرد پاسخ می شنود که هیچ درخواستی برای تخلیه دفتر نشده و این مامور برای اجرائیات و رفع سد معبر در اختیار شهرداری و شورا قرار گرفته است.یکی از افراد با فرمانداری تماس می گیرد و آنها به محل حادثه می آیند و نسبت به صورت برداری ونوشتن گزارش اقدام می شود. صاحبان صنایع به دفتر امام جمعه و فرمانداری مراجعه و خواستار رسیدگی به موضوع را دارند. گفته می شود در حال حاضر پرئنده ها در فرمانداری است تا با هماهنگی هیات امنای شهرک و مسئولین تکلیف آن مشخص شود.

متن کامل :اینجا

  • mahmood farzin

ممنوع

۱۹
تیر

ده نماینده خواستار پیگیری ممنوع التصویری و ممنوع البیانی وممنوع الخروجی خاتمی شدند.

آبی دریا ، قدغن
شوق تماشا ، قدغن
عشق دو ماهی ، قدغن
با هم و تنها ، قدغن
برای عشق تازه ،
اجازه بی اجازه...
پچ پچ و نجوا ، قدغن
رقص سایه ها ، قدغن
کشف بوسه ی بی هوا
به وقت رویا ، قدغن
برای خواب تازه ،
اجازه بی اجازه...
در این غربت خانگی
بگو هرچی باید بگی
غزل بگو به سادگی
بگو ، زنده باد زندگی
برای شعر تازه ،
اجازه بی اجازه...
از تو نوشتن ، قدغن
گلایه کردن ، قدغن
عطر خوش زن ، قدغن
تو قدغن ، من قدغن
برای روز تازه ،
اجازه بی اجازه...                    شهیارقنبری

  • mahmood farzin