مرغ سحــــــر

ناله سرکن...

مرغ سحــــــر

ناله سرکن...

مرغ سحــــــر

من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمیکند. نه ابرو درهم میکشد، نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایه بان دیگران است. (شاملو)

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است


محمود دولت‌آبادی


ماندگاری یلدا رازی دارد که می‌تواند به همه جشن‌ها، عیدها و مراسم سنتی تعمیمش داد. آن راز ساده به ما می‌گوید که هر آنچه قابل تطبیق با زندگی روزمره مردم باشد، جاودان می‌ماند. مردم هر جا که بتوانند به مناسبتی کنار هم گرد بیایند، آن را گرامی و زنده نگه می‌دارند. مردم شب یلدا، طولانی‌ترین شب سال را به بهانه تغییر فصل و آمدن زمستان جشن می‌گیرند و راز ماندگاری آن را شاید بتوان در این دانست که مردم هنوز امکان گردهم آمدن را دارند و این بهانه‌ها را غنیمت می‌شمارند. آنچه مثلا جشن مهرگان که عید برداشت حاصل کار و زحمت کشاورزان بوده را به دست فراموشی سپرده، تحولات معیشت، کار و کشاورزی در گذر تاریخ این ملت است. سالیان سال جنگ و غارت، گرسنگی و کشاورزی بی‌حاصل، مهرگان را از خاطره جمعی مردم پاک کرد. نوروز و یلدا در این میان زنده ماندند، شاید بهتر باشد بگوییم مردم آن را زنده نگه داشته‌اند. جشنی که در هماهنگی با زیست و معاش مردم باشد، توجه آنها را به خود جلب خواهد کرد. همین توجه همیشگی مردم و ریشه‌های تاریخی و اقتصادی است که می‌تواند این مناسبت‌ها را زنده نگه دارد.

  • mahmood farzin

جای خالی

۲۸
آذر



یک مرد، چهار پسربچه و دختربچه‌ای که روسری بر سر دارد سوار بر دوچرخه‌اند با این شعار که «با یک گل بهار نمی‌شه» و البته «فرزند بیشتر، زندگی شادتر».

اما در این پوستر که حالا دیگر می‌شود آن را همه جا یافت، از رسانه‌های دیجیتال و فیس‌بوک تا بیل‌بوردهای بزرگ سطح شهرها، جای مادر این خانواده خالی است. او نه بر روی دوچرخه جایی داشته و نه در کنار کادر و نه حتی در حال سردادن این شعار که «فرزند بیشتر، زندگی بهتر».

شاید بتوان این پوستر را یکی از واقعی‌ترین تصاویر از منظر مسئولان ;کشورمان به زنان دانست. نگاهی که زنان را مادرانی خانه‌نشین می‌داند و می‌خواهد.

  • mahmood farzin


وزارت کشور صدور پروانه سازمان غیردولتی انجمن عکاسان ایران را مشروط به حذف مریم زندی از ترکیب هیات مدیره دانست.

سیف الله صمدیان از اعضای هیات مدیره انجمن، گفت: "مهلت تحویل‌گرفتن مجوز فعالیت انجمن، رو به پایان بود؛ با این وجود، تا سه‌روز آخر هم صبر کردیم. در نهایت هم با موافقت خود خانم زندی و با شرمندگی کامل از تاریخ عکاسی ایران ناچار شدیم نام ایشان را از هیات‌مدیره کنار‌ بگذاریم و البته به شخص خانم زندی هم اعلام کردیم وقتی که مشکل شما حل شد، بار دیگر، عضو هیات‌مدیره انجمن خواهید شد. این قول، مبنای قانونی داشت زیرا ایشان در مجمع عمومی انتخاب شده بود و جزو دارندگان آرای بالا بود".

مریم زندی، د رنامه خود به حسن روحانی نوشت:

"با سلام
گفتید که سپیده را می بینم و ما امید بستیم به سپیده برای این شب تاریک طولانی.
می‌دانم که سرتان شلوغ است وهمه برای دادخواهی ظلم هایی که برآنهارفته سراغ شما آمده اند، حق دارید ولی…من هم به شعار تدبیر و امید شما رأی داده ام.

در طول سی و پنج سال کار عکاسی حرفه ای ام بعنوان تنها زن عکاس حرفه ای ایران که تمام جریانات انقلاب پنجاه و هفت را - در حدود دو سال- عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از ‌بزرگان و هنرمندان و‌تاثیرگذاران هنر وسیاست در این مرز و بوم تهیه کرده - که ادای دین من بوده به فرهنگ‌ میهنم- نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هر‌مقطع با مشکلات و موانع بسیار‌ روبرو‌ شده ام.

در تیر ماه سال هشتاد و هشت به جرم عکاسی در تظاهرات دستگیر شدم که البته بعد از بازجویی و انگشت نگاری وغیره، آزاد شدم.

در‌خردادماه سال هشتاد و نه نشان درجه یک هنر راکه قرار بود از دست رئیس دولت وقت بگیرم، دراعتراض به فشارها و شرایط بسیار بد عکاسان وعکاسی در جامعه‌، نگرفتم وطی نامه ای دلایل خود را ابراز کردم. ازآن تاریخ به شکل‌های مختلف برای من محدودیت ایجاد شده است.

 

جناب آقای روحانی

من عکاسم، قاضی نیستم ! عکاسی برای من حرفه، هنر ووظیفه است.ایمان دارم که عکسهایم از وقایع اجتماعی ایران، اسنادی برای ملت ما و نسلهای آینده است و تاریخ قضاوت خواهد کرد که من تا چه اندازه به وظیفه ی فرهنگی خود عمل کرده ام.
همانطور که در تاسوعا و عاشورای سال پنجا ه و هفت و تمام وقایع انقلاب ‌‌در خیابان بودم و عکاسی می‌کردم (که عکس هایش‌سال هاست‌‌ در‌ محاق ‌سانسور وزارت‌ ارشاد قرار گرفته). همانطورکه در پیروزی شما در خرداد نود ودو دربین مردم بودم واز شادی آنها عکاسی می کردم، هراتفاقی که در میهن من بیفتد من موظف به ثبت آن هستم.

طی نامه شماره 309004 به تاریخ‌ بیست و سوم خرداد نود و دو وزارت کشور، صدور پروانه تأسیس برای انجمن صنفی عکاسان ایران (تنها عکاسی فراگیر ایران) ‌منوط‌ به حذف ! من‌ازهئیت مدیره انجمن شده است. انجمنی که من از موسسان آن بوده ام و‌در اولین ‌و تنها مجمع عمومی آن بالاترین تعداد رأی را داشته ام و حدود نه سال مسئولانه و مشتاقانه انرژی و وقتم رابه امید ارتقای جامعه و هنر‌عکاسی، درآن صرف کرده ام.

اکنون چون اعتراضات، دلایل و نامه نگاری های من به مسئولین، در این مدت به جایی نرسیده ومن بخاطر موقعیت انجمن عکاسان ایران، ‌مجبور به استعفا هستم و حتی نمی‌دانم ازچه مرجعی و بخاطر چه جرمی قرار است مجازات واز حقوق اجتماعی خود محروم شوم، به آخرین امیدم یعنی نوشتن این نامه متوسل شده‌ام.

درطول سی و پنج سال عکاسی حرفه ای درکشورم مطمئن هستم که هرگز خلاف قانون کاری نکرده‌ام. استدعا دارم دستور بفرمائید اگر من گناهی (جرمی) مرتکب شده ام آنرا مطرح ودر دادگاهی عادلانه ثابت کنند.این نامه به معنی آنست که امیدعدالت در دلهای ما زنده شده، پس ای عدالت به میهن غمگین من بتاب.

با احترام وتشکر
مریم زندی

  • mahmood farzin


علی حاتمی:  (۲۳ مرداد ۱۳۲۳ در تهران - ۱۵ آذر ۱۳۷۵ در تهران)

فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی ؟مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست تره . مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه می آید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می کند، نفوس حق النفس می دهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
حاجی واشنگتن _ علی حاتمی

دیالوگ های ماندگار فیلم های علی حاتمی:اینجا

بزرگداشت علی حاتمی در خانه هنرمندان (عکس)

  • mahmood farzin

خبرگزاری فارس نوشت:عناصر گروهک تروریستی «امارت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» از ورود دانش آموزان غیر محجبه به مدارس ممانعت به عمل آوردند. این تصمیم گروهک داعش، خشم و عصبانیت مردم شهرهای تحت سیطره گروهک امارت اسلامی عراق و شام را برانگیخته است. مردم این موضوع را دخالت در زندگی شخصی خود برشمردند. ناظران سیاسی این تصمیم داعش را ناشی از عقب ماندگی این گروهک تروریستی دانسته و تاکید کرد که این گروهک تروریستی به دنبال بازگرداندن جامعه سوریه به قرون وسطایی است.

واکنون یک سوال از فارس:آیا نمی توان از این نوشته نتیجه گرفت ما هم در ایران سی و چند سال است در قرون وسطا به سر می بریم؟



  • mahmood farzin
فریدون شهبازیان و مهدی اخوان ثالث - صدای شاعر ۳، اخوان ثالث
http://www.mediafire.com/download.php?427pakmea1v6trv

بده… بدبد… بده… بدبد
چه امیدی؟ چه ایمانی؟
کرک جان! خوب می خوانی
من این آواز پاکت را در این غمگین خراب آباد
چو بوی بال های سوخته ات پرواز خواهم داد
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ،
ولیکن دل به غم مسپار
کرک جان! بنده ی دم باش

بده… بد بد راه هر پیک و پیغام خبر بسته ست
ته تنها بال و پر، بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
کرک جان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت


  • mahmood farzin

جشنواره فرش دستباف، تابلو فرش و دستبافته‌های روستایی و عشایری در برج میلاد تهران برگزار شد. در این جشنواره تصاویر برخی تابلوفرش‌های "سانسور" شده به نمایش گذاشته شدند.

پی نوشت:

مگر بازدیدکنندگان به تماشای بدن‌های نیمه‌عریان رفته بودند؟! +تصاویر


  • mahmood farzin


حمید مصدق ؛متولد نهم بهمن1318 شهرضا؛وفات هفتم آذر1377تهران

قصیده آبی خاکستری سیاه

  • mahmood farzin